متن ترانه چه خبر از مرتضی اشرفی
یکشنبه - ۲۷ مرداد ۱۳۹۸متن ترانه با توام ابر مسافر وطن پرنده ها کو از احسان خواجه امیری
یکشنبه - ۲۷ مرداد ۱۳۹۸برای متن آهنگ احسان خواجه امیری به نام با توام ابر مسافر وطن پرنده ها کو به ادامه مطلب مراجعه کنید …
در منطقه مرگ اورست چه اتفاقی برای بدن میافتد؟
یکشنبه - ۲۷ مرداد ۱۳۹۸
قله اورست اخیرا بیش از حدمعمول شلوغ شده و این شلوغی به قیمت جان تعدادی از کوهنوردان تمام شده است؛ اما عامل اصلی مرگومیر در این منطقه چیست؟
بدن انسان تا ارتفاع مشخصی، مثل سطح دریا، عملکرد مناسبی دارد و در این سطح، اکسیژن کافی برای مغز و ریه موجود است. بااینحال، کوهنوردان برای صعود به قلهای مثل اورست، بلندترین قلهی جهان با ارتفاع ۸۸۴۸ متر بالاتر از سطح دریا، باید شجاعت حضور در منطقهی معروف به منطقهی مرگ را داشته باشند. منطقهی مرگ به ارتفاع بیشتر از هشتهزار متر گفته میشود که اکسیژن کمی در آن وجود دارد. در این نقطه، مرگ بدن آغاز میشود و سلولها دقیقهبهدقیقه میمیرند.
در هفتهی گذشته، افزایش جمعیت و شلوغی قلهی اورست به مرگ حداقل ۱۱ نفر منجر شد. مغز و ریهی کوهنوردان در منطقهی مرگ به کمبود اکسیژن دچار است. در چنین شرایطی، خطر حملهی قلبی و سکته افزایش مییابد و قدرت تصمیمگیری مختل میشود. درمقابل، احتمال نبود اکسیژن در نوک قلهی اورست وجود دارد.
۲۱ درصد از هوای سطح دریا را اکسیژن تشکیل میدهد؛ اما بدن انسان در ارتفاع بیشتر از ۳.۵ کیلومتر، جایی که سطح اکسیژن ۴۰ درصد کمتر است، با پیامدهای جدی روبهرو خواهد شد. جرمی ویندسور، پزشکی است که در سال ۲۰۰۷ یکی از اعضای هیئت اعزامی کاودل ایکستریم به اورست بود. او میگوید:
براساس نمونههای خون کوهنوردان، میزان اکسیژن موجود در منطقهی مرگ فقط یکچهارم اکسیژن موردنیاز در سطح دریا است. این نمونهها با نمونهی بیماران درحالمرگ مقایسهشدنی بودند.
ترافیک مرگبار در منطقهی مرگ قلهی اورست
هشت کیلومتر بالاتر از سطح دریا اکسیژن اندکی در هوا وجود دارد. بهگفتهی دیوید بریشرز فیلمساز، حتی با وجود مخزن اکسیژن، تنفس چنین ارتفاعی مثل دویدن روی تردمیل و نفسکشیدن با نی است. کوهنوردان باید خود را به شرایط نبود اکسیژن عادت دهند؛ اما با این کار درمعرض خطر سکته یا حملهی قلبی قرار میگیرند.
نبود اکسیژن خطرهای عمدهای برای سلامت انسان دارد. با کاهش سطح اکسیژن خون تا حد مشخصی، تعداد ضربان قلب به ۱۴۰ تپش در دقیقه میرسد و خطر حملهی قلبی افزایش پیدا میکند. کوهنوردان هیمالیا باید قبل از رسیدن به قله بدن خود را به شرایط کمبود اکسیژن عادت دهند.
هیئتهای اعزامی از کمپ ابتدایی، پس از حداقل سه نوبت سفر به قله میرسند (کمپ ابتدایی در ارتفاع پنجکیلومتری قرار دارد که از تمام کوههای اروپا بلندتر است). در طول چند هفته، میزان تولید هموگلوبین در بدن افزایش پیدا میکند تا بتواند تغییرات ارتفاع را جبران کند. هموگلوبین پروتئینی در سلولهای سرخ خون است که به حمل اکسیژن از ریهها به سایر نقاط بدن کمک میکند.
مقدار زیاد هموگلوبین ممکن است به افزایش غلظت خون منجر شود و درنتیجه، انتقال و پمپاژ خون از قلب به سایر نقاط بدن دشوار میشود. این فرایند درنهایت شاید سکته یا انباشتهشدن جریان خون در ریهها را باعث شود. با آزمایش سادهی استتوسکوپ (گوشی پزشکی) میتوان تراکم مایعات داخل ریهها را حس کرد. به این عارضه آماس یا ورم ریوی در ارتفاعات بالا (HAPE) گفته میشود.
نشانههای کمبود اکسیژن عبارتاند از: خستگی، حس خفگی لحظهای هنگام شب، ضعف و سرفههای پیدرپی که به بیرونآمدن مایعی آبکی و سفید و کفدار از دهان منجر میشود. گاهی اوقات سرفه بهقدری شدید است که دندهها از یکدیگر جدا میشوند یا روی آنها ترک ایجاد میشود. کوهنوردان مبتلا به ورم ریوی حتی هنگام استراحت هم به مشکل تنفسی مبتلا هستند.
کوهنوردان با صعود سریع و یکروزه به منطقهی مرگ جان سالم بهدر میبرند؛ اما درحالحاضر بهدلیل شلوغی، ساعتها منتظر میمانند و همین انتظار کشنده است. یکی از بزرگترین خطرها در ارتفاع هشتکیلومتری، هیپوکسیا (کاهش اکسیژن در بافتهای مغز) است. بهاعتقاد پیتر هاکت، کارشناس و پزشک، نمیتوان بدن را به هوای منطقهی مرگ عادت داد.
اگر اکسیژن کافی به مغز نرسد، مغز در ارتفاعات بالا (HACE) ورم میکند. HACE هم مانند HAPE (ورم ریوی) است، با این تفاوت که برای مغز رخ میدهد. ورم مغز ممکن است به حالت تهوع، استفراغ و کاهش قدرت استدلال و تفکر منجر شود. براثر این ضایعه، کوهنوردان موقعیت مکانی خود را فراموش میکنند؛ بههمیندلیل بهعقیدهی کارشناسان، دچار نوعی جنون میشوند و شروع به هذیانگویی میکنند.
در چنین شرایطی، قدرت تصمیمگیری کوهنوردان مختل میشود و دست به کارهای عجیبی مثل درآوردن لباسها یا صحبت با دوستان خیالی میزنند. خطرهای دیگر موجود در این شرایط عبارتاند از: ازبینرفتن اشتها و برفکوری (شرایط دردناک چشم که براثر بازتاب شدید نور بهوجود میآید) و استفراغ. کوهنوردان معمولا نگران کمبود تنفس یا اختلال در تصمیمگیری در ارتفاعات نیستند. هاکت میگوید:
در این ارتفاع، نابودی و زوال انسان شروع و خوابیدن مشکل میشود. همچنین، ازبینرفتن ماهیچهها و کاهش وزن آغاز میشود.
تهوع و استفراغ ناشی از بیماریهای ارتفاع (HAPE و HACE) به کاهش اشتها منجر میشود. انعکاس بیانتهای نور از برف و یخ شاید به برفکوری (از بین رفتن موقتی بینایی یا پاره شدن رگهای خونی داخل چشم) منجر شود.
برخی کوهنوردان زخمی میشوند یا بهدلیل آثار غیرمستقیم و مشکلات سلامتی جان خود را از دست میدهند. ضعف فیزیکی و اختلال بینایی میتواند به سقوط اتفاقی کوهنوردان منجر شود. تصمیمگیری نادرست ناشی از خستگی یا کمبود اکسیژن پیامدهایی مثل فراموشی گرفتن طناب ایمنی یا انحراف از مسیر یا آمادهنکردن تجهیزات حیاتی مثل مخزنهای مکمل اکسیژن را بهدنبال دارد.
ورم مغز و ورم ریه و دچارشدن به جنون از پیامدهای کمبود اکسیژن در ارتفاعات هستند
دیوید کارتر، یکی از اعضای هیئت اعزامی NOVA در سال ۱۹۹۸، صعود از منطقهی مرگ را به جهنمی زنده تشبیه میکند. کوهنوردان معمولا سعی میکنند در یک روز به قله برسند و زمان کمی در منطقهی مرگ بگذرانند و سپس وارد ارتفاعات امن شوند؛ اما جنون تمامکردن مسیر در آخرین هفتههای صعودی و در یکی از دشوارترین مسیرها افزایش پیدا میکند.
لاکپا شرپا زنی است که ۹ مرتبه به اورست صعود کرده؛ یعنی بیش از هر زنی روی کرهی زمین. بهگفتهی وی، روز صعود به قله سختترین بخش سفر است. برای صعود موفقیتآمیز به قله، همهچیز باید خوب پیش رود. تقریبا ساعت ۱۰ شب، صعودکنندگان کمپ شمارهی چهار را در ارتفاع هشتکیلومتری ترک میکنند؛ کمپی که درست در مرز منطقهی مرگ قرار دارد. اولین تلاشهای صعود در تاریکی کامل و با وجود نور کم ستارهها و کلاههای نورافکن رخ میدهد. هفت ساعت بعد، صعودکنندگان به قله میرسند و پس از استراحت کوتاهی مملو از شادی و عکس، هیئت اعزامی بازمیگردد و بازگشت آن ۱۲ ساعت طول میکشد (بهصورت ایدهآل).
باوجوداین بهنقل از شرکتهای اعزامی، اخیرا قلهی اورست مملو از کوهنوردانی شده که سعی میکنند در مناسبترین بازههای آبوهوایی به قله برسند. بهدلیل شلوغی بیشازحد، برخی کوهنوردان گاهی چهار ساعت در منطقهی مرگ منتظر میمانند و این مسئله به خستگی و حتی مرگ آنها منجر میشود. بهگزارش تاماندو پست، ۲۲مه ۲۵۰ کوهنورد عازم قله شدند و بهدلیل جمعیت زیاد، بسیاری از کوهنوردان باید مدتهای زیادی در صفهای طولانی منتظر میماندند. گذراندن زمان زیاد و بدون برنامهریزی در منطقهی مرگ تنها در هفتهی گذشته به قیمت جهان ۱۱ نفر از کوهنوردان تمام شد.
درخواست کمک دانشمندان انگلیسی از ثروتمندان برای مقابله با تغییرات اقلیمی
چهارشنبه - ۲۳ مرداد ۱۳۹۸
دانشمندان انگلیسی در نامهای سرگشاده به ثروتمندترین سرمایهگذاران و خانوادههای این کشور، خواستار افزایش فوری میزان سرمایهگذاری برای مقابله با تغییرات اقلیمی و پیامدهای آن شدند.
تعداد ۱۱ نفر از پژوهشگران برجسته انگلیسی در نامهای سرگشاده به ۱۰۰ نفر از بزرگترین سرمایهگذاران خَیر کشور و همچنین ۱۰۰ خانواده که ثروتمندترین خانوادههای این کشور محسوب میشوند، از آنها خواستهاند سرمایهگذاری برای مقابله با تغییرات اقلیمی را در اقدامی فوری و بدون فوت وقت افزایش دهند.
نویسندگان این نامه که کریس راپلی از کالج دانشگاهی لندن و دیوید کینگ، مشاور علمی سابق دولت انگلستان نیز در جمع آنها حضور داشتهاند، در ابتدای نامه اذعان کردند که یادداشتی مشابه آن هرگز نوشته نشده و این نخستین بار است که جامعهی علمی چنین نامهای به سرمایهگذاران مینویسند.
در نامهی مذکور گفته شده درحالحاضر بودجهای که از محل سرمایهگذاریهای بشردوستانه در انگلستان به مقابله با تهدیدهای تغییرات اقلیمی اختصاص داده میشود، کمتر از دو درصد است که رقم بسیار ناامیدکنندهای محسوب میشود.
آنجلا تری، سرپرست نویسندگان نامه و مدیرعامل اتحادیهی اقلیم (متشکل از ۱۷۰۰ عضو که شامل اعضای شهرداریهای مناطق مختلف ۲۶ کشور اروپایی و همچنین جمعی از فرمانداران، اعضای سازمانهای مردمنهاد و سایر سازمانهای فعال در زمینهی مقابله با تغییرات اقلیمی میشوند)، معتقد است که این میزان از سرمایهگذاری واقعاً کافی نیست و باید حداقل ۱۰ درصد از سرمایهگذاریهای بشردوستانه به این کار اختصاص داده شود.
او در این مورد میگوید:
ما از سرمایهداران خواستهایم که منابع مالی در اختیار خود را با شیوههای مختلف ازجمله کمکهای مالی، تخصیصدادن ثروت شخصی یا اعطای امتیاز، برای پایان این بحران زیست محیطی صرف کنند.
بهنظر مسئولان شبکهی سرمایهگذاران محیطزیست، مقابله با تغییرات اقلیمی هدف بزرگی است و ارزش تخصیص ۱۰۵ میلیون پوند از کل سرمایه و اعتبارات چهار میلیارد پوندی اختصاصدادهشده به محیطزیست را دارد. درضمن طبق گفتهی مسئولان این سازمان، بخش اعظمی از این سرمایهی میلیاردی بهجای مقابله با تغییرات اقلیمی، صرف حفاظت از محیطزیست میشود.
نامهی اخیر به امضای دیوید کینگ، مشاور علمی ارشد سابق دولت انگلستان نیز رسیده است
تغییرات اقلیمی مردم را فقیرتر میکند
بهنظر تری، ابتدا باید موضوع تغییرات اقلیمی و چگونگی تاثیر آن روی افراد، خانوادهی آنها و ثروتشان را بررسی کرد.
ممکن است تغییرات اقلیمی برای برخی از افراد چندان مهم نباشد و تنها آیندهی فرزندانشان را تحتتأثیر قرار دهد، اما برای برخی دیگر بهمعنای تهدیدی بزرگ برای ثروتشان است.
طبق گزارشی که سازمان ملل هفتهی گذشته منتشر کرد، تأخیر در اجرای سیاستهای مقابله با تغییرات اقلیمی میتواند به تحمیل هزینهای معادل با ۱٫۲ تریلیون دلار به بزرگترین و مطرحترین شرکتهای جهان در ۱۵ سال آینده منجر شود.
گرمایش جهانی میتواند خسارت ۱۰٫۷ تریلیون دلاری به اقتصاد جهان وارد کند
همچنین در این گزارش گفته شده درصورتیکه گرمایش جهانی رخ دهد و دمای جهانی به میزان ۱٫۵ درجه سانتیگراد افزایش یابد، بیش از ۱۳٫۲ درصد از ارزش سبد سهام (ترکیب مناسبی از سهام و سایر داراییها) در معرض خطر قرار خواهد گرفت. طبق اطلاعات ذکرشده در این گزارش، باتوجهبه اینکه ارزش داراییهای تحت مدیریت ۵۰۰ نفر از بزرگترین مدیران سرمایهگذار جهان ۸۱/۲ تریلیون دلار است، زیان ناشی از گرمایش جهانی ۱۰٫۷ تریلیون دلار خواهد بود. قطعا چنین خسارت گستردهای، لطمه بزرگی به داراییهای ثروتمندترین افراد جهان وارد خواهد کرد.
تاثیر بسیار زیاد نامه برای افزایش سرمایهگذاری
سوفی مارپل، بنیانگذار مؤسسهی خیریهی گاور استریت، در واکنش به این نامه اذعان کرد که مؤسسهی او قبلا برای مقابله با تغییرات اقلیمی هیچ اقدامی انجام نداده و این نامه او را شگفتزده کرده است.
وی در ادامه اضافه کرد:
ما احساس میکنیم این کار وظیفهی ما است و متعهد میشویم که بخش درخورتوجهی از سرمایهی خود را به فعالیتهای مرتبطبا محیطزیست اختصاص دهیم و در این مسیر به سمت جلو حرکت کنیم. این نامه به ما نشان داد که بین سرمایهگذاری در زمینهی محیطز یست و فعالیتهای بشردوستانهی اجتماعی، هیچ مرزی نباید وجود داشته باشد.
مؤسسههای دیگر نیز حمایت خود را از این رویکرد نشان دادهاند. سخنگوی سازمان غیرانتفاعی ولکام تراست که سازمانی خیریه با هدف پژوهش دربارهی داروهای زیستی است نیز اعلام کرده که مسئولان این مؤسسه قصد دارند فعالیتهای خود را برای ایجاد ارتباط بین دو حوزهی سلامت انسان و اقلیم گسترش دهند.
سخنگوی مؤسسهی خیریهی سیگرید راوسینگ تراست با اینکه هنوز نامهی دانشمندان را دریافت نکرده، اذعان کرده است که مسئولان این مؤسسه به رویکردهای مرتبطبا وابستگی متقابل بین انسان و طبیعت، علاقهمند هستند و این رویکردها میتوانند به تغییرات نظاممند منجر شوند.
سیگرید راوسینگ، بنیانگذار خیریهی سیگرید راوسینگ تراست، یکی از بزرگترین موسسات خیریهی جهان
البته سخنگویان مؤسسههای دو نفر از ثروتمندترین میلیاردهای انگلستان، یعنی برادران هیندوجا و جیم رادکلیف، هنوز دربارهی نامهی دانشمندان و درخواست آنها اظهارنظر نکردهاند.
در این نامه، برای آن دسته از سرمایهگذاران و خیّرینی که هنوز به فراخوان مبارزه با تغییرات اقلیمی نپیوستهاند، راهحلی مناسب و کلی برای تمام زمینهها ارائه نشده است. در نامه توصیه شده است که سرمایهگذاران باید موضوعات مختلفی را درنظر بگیرند؛ از جنبشهای اجتماعی و جامعهی مدنی گرفته تا سرمایهگذاری درزمینهی فعالیتهای پژوهشی و مبتکرانه، اختلافات قضایی و آموزش عمومی.
طبق گفتهی تری، بررسی و نگاه به موضوعاتی که به آنها توجه میکنید، به موقعیت جغرافیایی ثروتمندان و مکان سرمایهگذاران وابسته به آنها بستگی دارد و هیچ یک از ابعاد زندگی افراد از تأثیرات تغییرات اقلیمی مصون نخواهند ماند.
متن ترانه دلربا از پویا بیاتی
چهارشنبه - ۲۳ مرداد ۱۳۹۸کشف آشیانههای پلاستیکی زنبورهای وحشی در آرژانتین
سه شنبه - ۲۲ مرداد ۱۳۹۸
پژوهشگران در مزارع کشاورزی آرژانتین، آشیانههای زنبوری کشف کردهاند که بهکلی از مواد پلاستیکی ساخته شده است.
حجم زیادی از پلاستیک بهشکل بستهبندی وارد مزارع میشود و اغلب راه خود را به فضای طبیعی بازمیکند. جهان درحالتغییر است و حیاتوحش نیز مجبور است با آن سازگار شود؛ اما آیا اینکه آنها میتوانند با سرعت کافی تغییر پیدا کنند تا بتوانند با تأثیرات انسانی کنار آیند، موضوعی است که جای بحث دارد. پژوهشگران مؤسسهی ملی فناوری کشاورزی آرژانتین وقتی مشغول مطالعهی گردهافشانهای گیاه کاسنی بودند، آشیانههای پلاستیکی را پیدا کردند.
پژوهشگران ۶۳ آشیانهی تلهای را در اطراف مزارع محصولات کشاورزی مستقر کرده بودند. اینها کمی شبیه همان آشیانههایی هستند که میتوانید در حیاط پشتی برای زنبورهای انفرادی بسازید و با لولههایی بلند توخالی شبیه به حفرههای شانهای عسل که در آن لارو زنبور عسل رشد میکند. زنبورها میتوانند این حفرهها را با موادی که چرا میکنند مانند گِل، برگ، سنگ، گلبرگ و رزین دیواربندی کنند و سلولهایی در آن بسازند. آنها این مواد را به آشیانهای راحت در حفره تبدیل میکنند که سلولها بهصورت طولی از هم جدا میشوند و در هرکدام از آنها یک لاروی درحالرشد زنبور نگهداری میشود.
در جهت عقربههای ساعت: ضایعات پلاستیکی گیرکرده در حصار، آشیانهی پلاستیکی زنبور، قطعههای پلاستیک و سلولها
پژوهشگران در طول فصول بهار و تابستان سالهای ۲۰۱۷ و ۲۰۱۸، این آشیانههای تلهای را بهصورت ماهیانه بهدنبال نشانههای فعالیت زنبورها بازدید میکردند. آنها فقط سه آشیانه پیدا کردند که زنبورها آن را استفاده کرده بودند. دو آشیانه با استفاده از گِل و گلبرگ ساخته شده و ۵ زنبور بالغ سالم از آنها بیرون آمده بودند. سومی سه سلول داشت که بهکلی از پلاستیک ساخته شده بود و با ظرافت بهوسیلهی زنبورها به اشکال بیضی و دوکمانندی بریده شده و بهشیوهی دارای همپوشانی درکنارهم قرار گرفته بودند. دو سلول اول از پلاستیک نازک آبیرنگی شبیه پلاستیک کیسه خرید تشکیل شده بودند و سومین سلول از پلاستیک ضخیمتر سفیدی ساخته شده بود.
پژوهشگران در مقالهی خود نوشتند:
از این سه سلول، یکی حاوی یک لاروی مُرده و از سلول دیگر ظاهرا یک زنبور بالغ متولد شده و سومین سلول تکمیل نشده بود. بنابراین، از دو سلول اشغالشده یک لاروی مرده و دیگری به بلوغ رسیده بود که نشان میدهد شاید پلاستیک بهترین انتخاب از بین مواد ساختمانی نباشد؛ اما ممکن است بدترین گزینه نیز نباشد.
پژوهشگران نتوانستند با قطعیت نوع زنبور سازندهی این آشیانه را شناسایی کنند؛ اما اعتقاد دارند احتمالا زنبور برگبُر یونجه (Megachile rotundata) بوده است. این گونه از زنبور گونهای وارادتی از اروپا است که پژوهشگران آن را قبلا در محل مطالعه دیده بودند. افزونبراین، گونهای انفرادی است که همانطورکه از نامش پیدا است، برای آشیانهسازی برگها را میبُرد و کاری که روی قطعات پلاستیکی انجام شده بود، شبیه نحوهی آشیانهسازی این نوع زنبور بود. در آمریکا نیز پژوهشگران نشان دادهاند این نوع زنبور از پلاستیک برای ساخت سلولهای درون آشیانهی خود استفاده میکند، نه تمام آشیانه. آنچه باعث تمایز آشیانهی جدید شده، این است که تمام سلولهای موجود در آشیانه از پلاستیک ساخته شدهاند و این نخستین مورد مستندی است که در آن از دو نوع مختلف پلاستیک استفاده شده است.
البته، ممکن است این واقعا خبر بدی نباشد. پژوهشگران میگویند شاید زنبورها انعطافپذیری سازشی دارند که به آنها اجازه میدهد با تغییرات محیطیِ سریع کنار بیایند یا ممکن است به این معنا باشد که علفکشهایی که در مزارع استفاده میشوند، درحالکاهش تعداد گیاهانی هستند که زنبورها برای ساخت آشیانه از آنها استفاده میکنند یا ازآنجاکه زنبورها در این نمونه، فقط از پلاستیک و بدون هیچ برگی استفاده کرده بودند، شاید به دلیلی دیگر آن را ترجیح داده باشند. شاید پلاستیک مزیتی سازشی فراهم میکند که ما از آن آگاه نیستیم؛ مثل حالتی که برخی از پرندگان از تهسیگار برای دورکردن انگلها استفاده میکنند.
پژوهشگران با اشاره به این موضوع که نمیتوان فقط براساس یک آشیانه نتیجهگیری کرد، میگویند شاید این امر نشاندهندهی ظرفیت واکنش زنبورها ازنظر جستوجو برای مواد جایگزین ساخت آشیانه در رویارویی با اختلالات محیطی ناشی از حضور انسانها باشد. نتایج این پژوهش در مجلهی Apidologie منتشر شده است.
افزایش تعداد ببرها؛ خبری که هر هندی را خوشحال میکند
دوشنبه - ۲۱ مرداد ۱۳۹۸تعداد ببرهایی که در هند زندگی میکنند به حدود سه هزار قلاده رسیده است، این یعنی تعداد ببرها در بزرگترین زیستگاهشان نسبت به چهار سال پیش، یکسوم بیشتر شده است.
نارندرا مودی، نخستوزیر هند یک هفته پیش گفت که جمعیت ببرهای هند از ۲۲۲۶ قلاده در سال ۲۰۱۴ به ۲۹۶۷ قلاده در سال ۲۰۱۸ رسیده است.
او همچنین گفت “هند الان تبدیل به یکی از بزرگترین و ایمنترین زیستگاههای ببر” شده است. این کشور زیستگاه دستکم ۷۰ درصد از ببرهای روی زمین است.
هند هر چهار سال یک بار ببرهایش را سرشماری میکند. این فرآیندی دشوار و طولانی است که در آن جنگلبانان و دانشمندان بیش از نیم میلیون کیلومتر مربع را بررسی میکنند تا شواهدی از جمعیت ببرها به دست آورند.
آقای مودی گفت که نتایج ناشی از سرشماری ببرها میتواند موجب “خوشحالی هر فرد هندی” شود.
کارشناسان نتایج سرشماری هند را یک موفقیت بزرگ میدانند. برای مثال تخمین زده شده که فقط در یک مورد بین سالهای ۱۸۷۵ تا ۱۹۲۵ دستکم ۸۰ هزار ببر در هند کشته شدهاند.
در آن سالها کسانی که برای تفریح شکار میکردند یا شکارچیانی که پول میگرفتند تا ببر شکار کنند، این جانوران را قلع و قم کردند. پادشاهان و ماموران حکومتی با استفاده از تفنگ، تور، دام، طمعههای مسموم و نیزه هزاران ببر را میکشتند. تا دهه ۱۹۶۰ تعداد ببرها به طرز وحشتناکی کاهش مییافت.
اما گفته میشود که اقدامات مبتکرانه دولت در مورد فرهنگسازی برای نجات ببرها (از جمله ممنوعیت شکار آنها و آگاهیرسانی در روستاها) نقش اصلی را در افزایش جمعیت این حیوانات داشته است.
قوانین سختگیرانه حفاظت از ببر در سال ۱۹۷۲ تصویب شد و به دنبال آن کشتن یا گرفتن حیوانات وحشی، حتی زمانی که “مشکلساز” بودند، ممنوع شد. به دنبال فشار جامعه جهانی هند بودجه بیشتری برای استخدام جنگلبان و محافظت از جنگلها اختصاص داد.
نتایج این کارها از سال ۲۰۰۶ مشخص شد و از آن زمان به بعد همواره جمعیت ببرها بیشتر شده است. البته در سالهای اخیر رویارویی انسان و ببر هم بیشتر شده است.
طبق یک تحقیق ببرهای هند فقط در ۱۰ درصد از ۳۰۰ هزار کیلومتر مربعی که این حیوانات در آن قابلیت زندگی و زاد و ولد دارند، حاضر هستند. تجمع حیوانات در بسیاری از این جنگلها خیلی زیاد است و این موجب شده که ببرها گاه و بیگاه به دنبال غذا از جنگلها بیرون بیایند و به محل زندگی انسانها نزدیک شوند.
هواداران محیط زیست میگویند که غالبا تقابل بین حیوان و انسان در مرز مناطق حفاظت شده، جنگلها و مزارع صورت میگیرد و اگر دولت مناطق حفاظت شده را گسترش ندهد، جدال انسان و حیوان بیشتر هم خواهد شد.
تاثیر نابرابر تغییرات اقلیمی بر میزان تولید محصولات کشاوزی در جهان
یکشنبه - ۲۰ مرداد ۱۳۹۸
تغییرات اقلیمی در برخی از مناطق جهان موجب کاهش تولید محصولات کشاوزی و دربرخی مناطق موجب افزایش تولید آنها شده است.
ده محصول کشاورزی نخست جهان (جو، کاساوا، ذرت، روغن پالم، کانولا، برنج، سورگوم، سویا، نیشکر و گندم) ۸۳ درصد از کل کالری تولیدشده در زمینهای کشاورزی را تشکیل میدهند. در شرایط اقلیمی آینده، پیشبینی شده است که از میزان تولید محصولات کشاورزی کاسته شود. اکنون پژوهشی جدید نشان میدهد که تغییرات اقلیمی در حال حاضر نیز تولید این منابع مهم انرژی را تحتتاثیر قرار داده است و برخی از مناطق و کشورها از این نظر در شرایط بدتری قرار گرفتهاند. این پژوهش که در مجلهی PLOS ONE منتشر شده، از اطلاعات آبوهوایی و نیز اطلاعات محصولات کشاورزی برای ارزیابی تاثیر بالقوهی تغییرات اقلیمی مشاهده شده، استفاده کرده است. نتایج این مطالعه را میتوان به شکل زیر خلاصه کرد:
۱. تغییرات اقلیمی مشاهدهشده موجب تنوع قابلملاحظهای در ده محصول نخست جهان میشود؛ از کاهش ۱۳/۴ درصدی در تولید روغن پالم گرفته تا افزایش ۳/۵ درصدی در میزان تولید سویا که در مجموع منجر به متوسط کاهش حدود ۱ درصد از کالری غذایی قابل مصرف حاصل از این ده محصول نخست شده است.
۲. اثرات تغییرات اقلیمی روی تولید محصولات کشاورزی در اروپا، آمریکای جنوبی و استرالیا عمدتا منفی، در آمریکای لاتین بهطور کلی مثبت و در آسیا، آمریکای شمالی و مرکزی مختلط است.
۳. نیمی از تمام کشورهایی که دچار ناامنی غذایی هستند، درحال تجربهی کاهش در میزان تولید محصولات کشاورزی هستند و برخی از کشورهای صنعتی در غرب اروپا نیز چنین وضعیتی دارند.
۴. تغییرات اقلیمی اخیر، تولید برخی از محصولات خاص را در مناطقی از ایالتهای غرب میانهی آمریکا افزایش داده است.
دیپاک ری از مؤسسهی محیط زیست دانشگاه مینهسوتا میگوید:
برندهها و بازندههایی وجود خواهند داشت و وضعیت برخی از کشورها که در حال حاضر دچار ناامنی غذایی هستند، بدتر خواهد شد.
این یافتهها نشان میدهد که کدام مناطق جغرافیایی و محصولات کشاورزی در معرض بیشترین خطر قرار دادند. این اطلاعات به افرادی که در حال تلاش برای دستیابی به اهداف توسعهی پایدار سازمان ملل متحد یعنی پایان دادن به گرسنگی و محدود کردن تاثیر تغییرات اقلیمی هستند، مفید خواهد بود. بینشهایی نظیر این، موجب ایجاد سؤالهای جدید و برداشتن گامهای مهمی در آینده خواهد شد. اسنیگدانسو چترجی از دانشکده آمار دانشگاه مینهسوتا میگوید:
یک سیستم بسیار پیچیده وجود دارد. بنابراین مدلسازی دقیق اطلاعات و آمارها برای درک وابستگیها و اثرات آبشاری تغییرات کوچک و بزرگ حیاتی است.
پژوهشگران میگویند این گزارش دارای تلویحاتی برای شرکتهای بزرگ مواد غذایی، بازرگانان کالا و کشورهایی که آنها در آن مشغول به کار هستند و نیز کل مردم دنیا است. ری میگوید:
این پژوهش نشان میدهد که تغییرات اقلیمی چیزی مربوطبه آینده نیست و آنها در حال حاضر هم در حال روی دادن هستند.
چه نوعی از هوش مصنوعی برای ماشینهای خودران مورد نیاز است؟
یکشنبه - ۲۰ مرداد ۱۳۹۸ماشین های خودران که با نام «اتومبیل روباتیک» و به طور غیر رسمی با نامهای خودرو بیراننده و خودرو خودران نیز شناخته میشود، نوعی وسیله نقلیه خودکار است که میتواند با قابلیتهای یک خودروی سنتی، انسانها را جابهجا کند.
این روزها ماشین های خودران (Self-Driving Cars) به موضوع محبوب رسانه ها و صنایع خودروسازی تبدیل شده و چندین سازنده با تست خودروهایشان نوید عرضه عمومی این سیستم را در آینده ای نزدیک داده اند، اما تعریف خودروسازان درباره رانندگی خودکار با هم متفاوت است.
برای اینکه یک ماشین قادر باشد بدون راننده حرکت کند، ما باید سه ستون تکنولوژیکی را در نظر بگیریم:
۱. احساس
بیایید با انسانها شروع کنیم: همه ما حواسی مثل دیدن، شنیدن و لامسه داریم، که همه این حسها سیگنالهایی را دریافت میکنند و سپس این سیگنالها را به مغز ارسال میکنند و بدن ما را وادار به انجام اقداماتی خاص میکنند. به همین ترتیب، ما باید در ماشینهای خودران، سنسورهایی داشته باشیم که با استفاده از یک سری دوربین و سنسورهای اضافی مانند اسکنرهای رادار، بتوانند ۳۶۰ درجه را پوشش دهند. سپس اسکنرهای لیزری دادهها را از تمامی این سنسورها دریافت میکنند و با عبور از یک دستگاه محاسباتی بسیار قدرتمند برای ساخت یک مدل محیطی اقدام میکنند که بتواند:
- بگویید که هر یک از موجودیتهای اطراف ماشین مانند پیادهروها، دوچرخهسواران، پیچ جاده، علائم، نمادها، موانع و غیره کجا هستند.
- بگوئید که این موجودات چه کاری انجام میدهند یا در چه وضعیتی هستند.
- در مورد مسیر بگویید، مانند این که آیا این مسیر، یک بزرگراه است.
۲. نقشهبرداری
نقشهبرداری نباید با نقشه ناوبری (نقشه گوگل) اشتباه گرفته شود. در عوض، نقشههایی وجود دارند که دارای وضوح بالا و جزئیات دقیق هستند. به محض اینکه وسیله نقلیه خود را با دقت بسیار بالا در این نقشه قرار دهید (در حدود ۱۰ سانتیمتر)، شما همه چیز را در مورد مسیر جاده، مسیرهای قابل برنامهریزی، محدود کنندههای مسیر و غیره خواهید فهمید، تنها چیزی که در موردش نمیدانید مکان سایر استفادهکنندهگان مسیر است. این دادهها توسط احساس (حسگرها) جمعآوری میشوند. بنابراین، چگونه قادر خواهید بود این نقشهها را به شیوههایی کارآمد و مقرون به صرفه، ایجاد و بهروز کنید؟
این نقشهها باید در زمانی بسیار کوتاه واقعیات را نشان دهند، بدین معنی که لحظهی اعمال تغییرات محیطی، نقشهها باید بلافاصله بهروز شوند. نقشههای امروزی با چنین سرعتی بهروز نمیشوند. این موضوع منجر به استفاده از انبوهسپاری (crowdsourcing) برای ساخت نقشهها میشود. انجام این کار بسیار مشکل است، اما بسیار ضروری است. بدون این نقشههای دقیق، شما نمیتوانید یک ماشین خودران را بهطور مطمئن به کار اندازید.
۳. سیاست رانندگی
این همان جایی است که باید اطلاعات جدی را در پلتفرم رانندگی تعبیه کرد. ماشین باید قادر به تشخیص عابر پیاده و سایر اشیای متحرک مشابه باشد و همچنین باید بتوانند تشخیص دهند که هر یک میخواهند چه کاری انجام دهند. خودروی خودران نه تنها باید سیاست رانندگی را درک کند بلکه باید واکنشها را نیز تشخیص دهد. این تمام مواردی است که هنگام ورود به خطوط ترافیکی برای ساخت یک استراتژی لازم است. ذهن شما، به طور طبیعی این مهارت را فراهم میکند؛ این اغلب هم به آموزش رانندگی و هم به تجربه رانندگی نیاز دارد.
این یک بحث پیچیده است و از آنجایی که در حال حاضر برای انسانها دشوار است، برای کامپیوترها بسیار سختتر خواهد بود، زیرا ما در مورد هوش گستردهای صحبت میکنیم که شامل درک مواردی مانند “به کدام وسیله نقلیه اجازه حرکت داده شود”، “از کدام وسیله نقلیه فاصله گرفته شود”، “برای ادغام شدن با ترافیک چه مسیری برگزیده شود”، روبرو هستیم. همچنین، سیاست رانندگی با توجه به موقعیت مکانی تغییر میکند، چرا که ملاحظات ترافیکی از شهری به شهر دیگر متفاوت است. این باید زمانی که سیاست رانندگی به سیستم دیکته میشود در نظر گرفته شود.
خودران به عنوان سیستم چند عامله
ماشین خودران را میتوان به عنوان یک سیستم چند عاملی شناخت. در واقع این مانند یک بازی است، زیرا ما در حال پیریزی استراتژی هستیم و تصمیماتی میگیریم که به طور بالقوه رضایتبخش هستند، درست مانند یک بازی شطرنج، میتوانیم در چند حرکت با دادن امتیاز و قربانی یک مهره، کمی بعد وزیر حریف را بگیریم.
تکامل صنعت خودروهای خودران
از سال ۲۰۱۵ تا سال ۲۰۱۷ از کمک راننده استفاده شده است. کمک راننده یک فنآوری است که برای جلوگیری از تصادفات استفاده میشود. این تکنولوژی برای کمک به باقیماندن یک وسیله نقلیه بدون دخالت انسان در داخل خطوط ترافیکی استفاده میشود. هنگام استفاده از این تکنولوژی، راننده هنوز هم باید هوشیار باشد. در اصل این نوع رانندگی، رانندگی مستقلی نیست، زیرا سیستم میتواند اشتباه کند. این ماشینها آگاهی ۳۶۰ درجهای ندارند. و همه چیز را نمیبیند. این ماشینها برای همه موقعیتهای احتمالی تصادف طراحی نشدهاند؛ به همین دلیل راننده باید هشدار بماند.
با شروع سال ۲۰۱۸، ما در مورد رانندگی بسیار مستقل (Highly Autonomous Driving) صحبت خواهیم کرد. این در واقع یک رانندگی با سناریوهای محدود و بدون دخالت انسان است، که فقط در بزرگراههای اصلی قابل استفاده است. رانندگی بسیار مستقل به این معنی است که راننده مجبور نیست چشم خود را در جاده بدوزد. این سیستم یک مهلت ۱۰ تا ۳۰ ثانیهای را فراهم میکند تا راننده کنترل ماشین را بهعهده گیرد و در صورت عدم وجود راننده، سیستم میداند چگونه ماشین را به طور ایمن به کناری هدایت کرده و آن را متوقف کند.
اقدام واقعی در سال ۲۰۲۱ شروع میشود. آنچه ما شاهد خواهیم بود به اصطلاح رانندگی کاملا مستقل (Fully Autonomous Driving) است. این نیز به عنوان “استقلال سطح ۴” شناخته میشود، که در این سطح، اتومبیلها قادر به رانندگی درون شهرها خواهند بود و تقاضاهای جابهجایی را پوشش خواهند داد.